تربیت دینی ما توسط مربیانی انجام می شود که برخی مفاهیم و باورهای بنیادین دینی برای آنها هنوز واضح و روشن نشده است لذا در انتقال آن به متربیان بگونه ای سخن می گویند که برخی باورها بصورت نادرست در ذهن متربی شکل می گیرد و باعث می شود در آینده دچار تردیدهایی دینی بگردد. به همین جهت سلسله گفتارهایی بر اساس تجربیات علمی و فلسفی چند دهساله تنظیم شده است تا قدم قدم این مفاهیم و باورها روان و بدور از اصطلاحات فنی بگونه ای بازگو شود که بتواند راهنمایی برای مربیان برای نحوه انتقال آنها به متربیان بگردد. از جناب آقای علی اکبریان که این سلسله مباحث به همت ایشان آماده، تنظیم و قابل ارائه شده است سپاسگزاری می گردد.حمیدرضا آیت اللهی
گفتار بیست و هفتم: تفاوت معجزه با کرامات و کارهای خارق العاده دیگر
۱- مربیان توجه داشته باشند دلیل اصلی قبول پیامبران محتوای پیام آنها و صداقت پیامبران است و معجزه آخرین نشانه برای شکاک ترین آدم هاست.
۲- بسیاری مرتاضان هم وجود دارند که کارهای خارق العاده می کنند. آیا این دلیل بر حقانیت آنهاست؟
۳- دراویش برخی از اینگونه کارها را در حلقه های خودشان انجام می دهند که بسیاری حقه بازی است ولی مواردی هم وجود دارد که واقعا کار عجیب می کنند.
۴- هیچیک از این موارد (که برخی تصرفات شیطانی است) دلیلی بر حقانیت صاحب آن نیست. همانگونه که گفته شد حقانیت پیامبران از طریق دیگر مشخص می شود.
۵- ایمان فعلی ما به پیامبر اسلام هم در اثر معجزه نیست بلکه بخاطر اطمینان از پیام است.
۶- معجزه تنها جایی است که فردی با انجام کار خارق العاده مدعی شود که با این کار می خواهم بگویم که از جانب خدا پیام آورده ام. پس کار خارق العاده شخصی که مدعی نبوت باشد معجزه است.
۷- کرامات اولیاء الهی معجزه نیست و ما به ائمه علیهم السلام بخاطر این کرامات اعتقاد نداریم بلکه بخاطر تعیین الهی، عظمت آموزه هایشان و زندگی سراسر صدق و راستی آنهاست.
۸- با کرامات دلهای مردم قرص تر می شود.
۹- مربی اگر با صرف کرامتها بخواهد متربی را دیندار کند درست نیست چرا که با خارق العاده دیگری که از یک نااهل هم می بیند می تواند از دین بیرون رود.