۲۰. ناز و نیاز پژوهشی، ناکارآمدی علم و احساس بی‌نیازی نسبت به پژوهش

وقتی درباره کارآمدی و ناکارآمدی علم سخن می گوییم باید توجه کنیم که بحث سطوح متفاوتی می تواند داشته باشد،
گاه با نگرشی فلسفی پیرامون بنیان های نظری کارآمدی و ناکارآمدی سخن می گویم و گاه با فهمی مدیریتی و
سیاستگذارانه، به علل ناکارآمدی و راه حل ها می اندیشیم.
چه جنس پرسشی است » پرسش کارآمدی « اگر از بنیان های نظری آغاز کنیم، شاید بنیادی تر بحث این باشد که اساساً
و در چه شرایطی مطرح شده است. یعنی طرح مسئله کارآمدی برای علم را نباید یک امر بدیهی و همیشگی تصور
کرد، بلکه باید توجه داشت که این مسئله برخاسته از نگرشی خاص به علم در دوره جدید است. در دوره هایی متعدد در
طول تاریخ انسان ها به آموختن علم مبادرت می ورزیده اند بی آنکه فراتر از فهمیدن، در جست وجوی فایده ای برای علم
خود هدف بوده است. سخن در درستی یا نادرستی چنین نگرشی نیست؛ بلکه مقصود آن است که «دانستن» باشند. یعنی
طرح مسئله کارآمدی علم طرح بحثی مخصوص به دوره خاصی از تاریخ است و انسان همیشه علم را به گونه ای
نمی دیده است که بتواند درباره کارآمدی یا ناکارآمدی آن سخن بگوید. ممکن است ما با نگرش کنونی به علم در آن
دوره های تاریخی دریابیم که علم آنها فوایدی برای امور فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و … داشته یا نداشته
است، اما مهم این است که خود آنها اساس اً چنین نگاهی به علم نداشتهاند. اگر در فلسفه عمیق می شده اند یا دربارهی
ستاره ها و افلاک به یادگیری می پرداخته اند، هدفی جز دانستن را دنبال نمی کرده اند. دانستن در هر عالمی نمی تواند هدف
قرار بگیرد، چنین امری در پرتو فهم و دریافتی از انسان، جهان و سعادت می تواند اتفاق بیفتد؛ پس ما می توانیم از این
نگرش ها پرسش کنیم. البته در همان عالم نیز علم و علم آموزی می تواند انواعی داشته باشد؛ مثلاً در دوره هایی علم آموزی
کسانی که از نظر تعالی و کمال نفسانی و اخلاقی بهرهای از علم خود نمیبردهاند تقبیح می شده است.

دانلود فایل (۵۱۶ دانلود)

در صورتی که نظر یا انتقادی درباره این مقاله دارید به نویسنده به آدرس ایمیل hamidayat@gmail.com ارسال کنید